الهی نامه 1
《الهی نامه ای که در زمان ها، لحظات و ساعات متفاوتی از دل برآمده و به زبان جاری گشت و به تحریر در آمده》
هوالشکور
الهی چه دردیست که درمان ندارد.
الهی شکرت که فهمیدم نفهمیدم.
الهی اراده ای بس قوی عطایم کن.
الهی این بنده به درگاه تو توبه می کند.
الهی بازار غفلت برپاست و این بنده ناگزیر.
الهی از خلق چگونه عبور کنم که رنگ و بوی کوفه دارد.
الهی چگونه وصلت شوم که بس دشوار است.
الهی گوشه چشمی به من نما تا آرام گیرم.
الهی خطاکارم و روسیاه، تو ببخش.
الهی غفلتم را برجهلم دان و این جاهل را بسی عالم گردان.
الهی وقتم را وسعت ده تا به برکت این وسعت تو را یابم.
الهی کسب علمم در راه تو باشد که غیر این نخواهم.
الهی از چه سرگردانم و حیران! مرا وا رهان.
الهی ذهن خسته را آرام بخش.
الهی بنده سست اراده را نیرومند کن.
الهی توفیقی عطاکن که زیباییهایت را باچشم نظاره کنم.
الهی صبری بس صبر عظیم نثارم کن که محتاجم.
الهی ذهنم دریای جوشان و رود خروشان است. آن را از بند نجات ده.
الهی دلم آن خواهد که تو خواهی اما توان آن ندارم.
الهی پای رفتن دارم دل رفتنم عطایم کن.
الهی زبانم را لال و دلم را رئوف گردان که لال بودن به از گزاف گویی است.
الهی اگر توان جبران هست فرصت ماندن ده تا جبران کنم.
الهی داناییم اندک است و نادانی ام بسیار.
الهی قلبم درد دارد و درمان تویی.
الهی روسیاهم و ز روسیاهی بس خجلم.
الهی باید ها و نبایدهایت را به من بیاموز.
الهی عمری گرانمایه نصیبم فرما.
الهی از ذلت به عزتم برسان.
الهی بنده توبه به درگاهت هستم پذیرایم باش.
الهی الهی چه گویم که تمامی ندارد.
الهی شکرت…❤
ذبیح پور
۹۹/۱۲/۰۹