ندانستن ما
هوالعالم
ما آدم ها از ندانستن بیزاریم.
- ندانستن نتیجه و عواقب تصمیم هایمان…
- ندانستن روزهای پیش رویمان…
- ندانستن خیالات دیگران در مورد ما…
و در مقابل این ندانستن ها دو کار میکنیم.
یا خودمان را به آن راه میزنیم؛ و یا میخواهیم به هر ضرب و زوری شده راهی بیابیم تا ندانسته هایمان را پیش بینی کنیم و نقطه چین های آینده را با حدسهایمان پر کنیم و به آن سمتی که میخواهیم زندگی مان برود کنترلش کنیم.
با راه حل اول از خود و زندگی غافل می شویم و به موقع آماده اش نیستیم. و با راه حل دوم خود را تحت فشار و استرس بی پایان و ناکامی های مختلف قرار میدیم.
راه سومی هم هست. با چشمان باز و آغوش باز به استقبال ندانسته هایمان برویم. و هر لحظه خود را آماده سازگاری با ندانسته ها و ابهامات زندگی کنیم.
با آغوش باز و آماده به استقبال ابهام ها و تجربه های جدید و نا آشنا بروید و خود را به خاطر ندانستن سرزنش نکنید.
این ذات زندگی است.
خودمون رو سرزنش نکنیم تا اوقات زندگیمون به خوشی سپری بشه.